بررسی ویدیویی بازی Metro Exodus, سال ۲۰۰۵ استودیوی 4A Games در کیاف اکراین، توسط کارمندان سابق GSC Game World خالقان سری محبوب Stalker تاسیس شد. خیلی زود، تیم تصمیم گرفت تا دنباله معنوی «استاکر» را بسازد. برای دستیابی به این مهم، استودیو سراغ رمان «دیمیتری گلوخوفسکی» نویسنده روس رفت و اثری هم نام با کتاب، Metro 2033 را در سال ۲۰۱۰ عرضه کرد. بازی سنتر در ژانر شوتر اول شخص توسعه یافت؛ اما برجستهترین نکات در مورد آن را نه اکشنها و گانپلی، بلکه داستان و ستینگ ارائه دادند. بستر روایت در روسیه پسااتمی، در کنار فضای اتمسفریک حاکم بر بازی، مخاطبان خاصی را مجذوب کرد. مترو ۲۰۳۳ داستان مقابله با موجوداتی با نام «دارک وان» را روایت کرد، سپس «لست لایت» از طرح دوستی با آنها پرده برداشت و حالا نوبت به سومین نسخه در سری رسیده است. دو سال از پایانبندی رستگاری لست لایت میگذرد و بازیکنان باید بار دیگر در نقش «آرتیوم»، قهرمان اول فرانچایز قرار گیرند.
بیش از ۲ دهه از جنگ بزرگ گذشته و حالا آرتیوم پس از ۲ تلاش برای نجات جان مردمان مترو، در ۲۸ سالگی به دنبال دستیابی به رویاهای خود است. اما خرابههای مسکو، بستر مناسبی برای یافتن آرزوها به نظر نمیرسند. هدف، رهایی از جهنم مسکو است؛ اما مسیری که به آن ختم میشود غیرممکن به نظر میرسد. غیرمنطقی نیست که آرتیوم توسط همسرش آنا و رئیسش میلر سرزنش شود. سرزنشها سد پیش روی او نیستند تا اینکه در یکی از کاوشها، آنا و آرتیوم قطاری را مییابند که شبیه به مرکب شانس آنها برای سواری تا هدف جاهطلبانهشان به نظر میرسد. بعد از این، لوکومتیو به مقر اصلی شما تبدیل میشود و «آرورا» نام میگیرد. شروع داستان با اقتباس آزاد از قصه کتاب مقدس در وصف سفر خروج موسی از مصر شکل گرفته؛ داستانی که ابتدا روایتگر بقایی برای مهاجرت است، اما در ادامه به مهاجرتی برای بقا تبدیل میشود. تار و پود روایت را رویاهای آرتیوم و پارانویای میلر تشکیل دادهاند که برای هرکدام هزینه سنگینی باید پرداخت.